“دسترسی محدود” فستیوالی حیاتی با افق‌ها و چشم‌اندازی نامعلوم

 

هفتمین رویداد هنری “دسترسی محدود” این روزها در سه گالری آران، پروژه‌های آران و عمارت رو به رو، در حال برگزاری است.

شاید قبل از ورود به مبحث اصلی ذکر چند نکته‌ای خالی از لطف نباشد.”دسترسی محدود” نخستین بار در سال ۲۰۰۷ یا ۱۳۸۶ در گالری طراحان آزاد برگزار شد. این رویداد در آن روزها به واسطه آرشیوی از ویدئوهایی که از سال ۸۳ به بعد ساخته و جمع‌آوری شده بودند، راه‌اندازی شد با این انگیزه که دست‌اندرکاران آن بتوانند در نمایشگاه‎های نیومدیا و ویدئوآرت شرکت کنند. یا به واسطه این آرشیو به هنرمندان دیگر این حوزه کمک کنند تا آثار خود را تمام کرده یا نمایش دهند. دست‌اندرکاران “دسترسی محدود” به علاوه‌‌ برای انتخاب ویدئوآرت به شهرهایی مثل استانبول و برلین هم سفر کردند و در این مرحله بود که آثاری از هنرمندان ویدئوآرتیست ایرانی و هنرمندان برجسته اروپایی انتخاب و به همراه یک پرفورمنس صدا و یک سری چیدمان صدا در یک نمایشگاه چندرسانه‎ای به نام “دسترسی محدود” به نمایش در آوردند.

تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند دلیل انتخاب این اسم آن بود که هنرمندان هر حوزه در فضاهایی جدا از هم کار می‌‏کردند. کسانی که کار صدا می‌‏کردند، ویدئوآرتیست‏‌ها، سازندگان انیمیشن و… که هرکدام جمع‎های مخصوص به خود را دارند و آثار یکدیگر را می‌‏بینند. به عقید برگزارکنندگان این موضوع باعث شده بود که حاصل کار هر کدام از این گروه‎‌ها از دیگری پنهان بماند و در واقع این هنرمندان به آثار هم دسترسی نداشته باشند. به این ترتیب چنین رویدادی نیاز بود تا آدم‌هایی با پیش‎زمینه‎های مختلف را دور هم جمع کرده تا کار‌هایشان را با هم ببینند تا یک تعامل بین رشته‎ای شکل بگیرد.

یکی از دلایل انتخاب عنوان “دسترسی محدود” و تعمیم آن به تم نمایشگاه این بود که به دلیل دسترسی محدود به بسیاری از آثار هنری و مدیوم‌های جدید بسیاری از پروژه‌ها در دهه‌های مختلف که در سراسر جهان رخ می‌داد از چشم‌ها دور می‌ماند. مستندنگاری آثار چیدمان صدا از نقاط مختلف جهان در ابتدا امکان مواجه با این آثار در کل جهان را فراهم می‌کرد.

یکی از اتفاق‌های نادر این فستیوال تعداد زیاد کیوریتور یا هنرگردان‌های آن بود که هر ساله نیز با تغییراتی همراه است. امیرعلی قاسمی کسی که این فستیوال را بنیان گذاشت در این باره گفته بود: “ما تصمیم داشتیم کارمان به شکل یک فعالیت گروهی و تحقیقاتی باشد و به درستی با مخاطب ارتباط برقرار کند. به همین دلیل شروع به شناسایی کیوریتورهایی برای این فستیوال کردیم. ما برای این کار بسیار تحقیق انجام دادیم و اینطور نبود که برای این فسیوال فراخوان دهیم یا از روی دفتر تلفن‌مان افراد را انتخاب کنیم. ما می‌‎خواستیم با این پروژه برشی بر اتفاق‎هایی که در حوزه هنر ویدئو و صدا می‌‎افتد برشی زده آن‌ها را دور هم جمع کنیم. ما هیچ موضوعی برای هنرمندان‌مان تعیین نکردیم، کار ما حالت فرمایشی از بالا به پایین ندارد و همه در یک سطح برابر کار می‌‏کنیم به همین دلیل به جای اینکه از هنرمندان کار واکنشی بخواهیم درخواست کردیم هر هنرمند مجموعه کارش را در اختیار ما بگذارد تا هم در آرشیومان داشته باشیم و هم کیوریتورهای مهمان بتوانند برای هر بخش آثار مناسب را انتخاب کنند.”*

با همه این تفاسیر و با توجه به این که این فستیوال حالا و بعد از هفت دوره تا حدودی جایگاهی میان مخاطبان هنر بخصوص مخاطبان عرصه تجسمی پیدا کرده است هنوز چند سوالی در ذهن نگارنده مطرح است. به واقع حضور این دست فستیوال‌ها و ایجاد فضاهایی که بتوان در آن موجب رونق مدیاهایی همچون ویدئو آرت و یا چیدمان‌های صدا شد اتفاقی قابل توجه و قابل ستایش است اما آیا همین اتفاق کافی است؟

در سال‌های جاری فستیوال‌های تخصصی فراوانی در حوزه‌های پرفورمنس آرت، ویدئو آرت و در کل در حوزه نیومدیا برگزار می‌شود. فستیوال‌های نوپا که در بسیاری از آن‌ها افق، چشم‌انداز و برنامه مدونی طراحی شده است که مسیر این فستیوال‌ها را به یک روند صعودی صحیح ختم کرده است. شاید تا به امروز قابل قبول بود که رویه برگزار کنندگان “دسترسی محدود” در کسب اعتبار و جایگاه، رویه‌ای صحیح و یا منطقی باشد اما به واقع هفتمین فستیوال، نمایش ویدئوها و بخصوص آثار عکس و تصاویر تکرار شده از نمایشگاه‌های سال‌های قبل در گالری پروژه‌های آران نشان از یک سردرگمی در این رویداد هنری می‌دهد.

نیاز به برگزاری چنین رویدادی برای این که آدم‌هایی با پیش‎زمینه‎های مختلف را دور هم جمع کند تا کار‌های‌شان را با هم ببینند و یک تعامل بین رشته‎ای شکل بگیرد، نمی‌تواند مبنایی باشد برای حیات و پیشرفت یک فستیوال. شاید یکی از دلایل سردرگمی مخاطب در چنین فستیوالی و مواجه شدن با این سوال که به واقع با چه چیز رو به روست حاصل این اتفاق باشد که برگزارکنندگان این فستیوال برای خودشان هم به درستی تبیین و روشن نکردند که “دسترسی محدود” به کدام سوی حرکت می‌کند.

در این سال‌ها یکی از مباحثی که در بسیاری از محافل هنری مطرح می‌شود مواجه غیر علمی و گاها بدون پیش زمینه با مدیاهای جدید است. “دسترسی محدود” به واقع به عنوان یک مرجع در این سال‌ها می‌توانست با شکلی یکپارچه‌تر و به واسطه محدودیت در نوع آثار ارائه شده و از طرفی برگزاری نشست‌ها و ورک‌شاپ‌های متعدد در ارائه تئوریک و علمی مطالبی مرتبط با این حوزه‌ها در ورود آگاهانه‌تر این مدیا به ایران قدم بهتری بردارد. اتفاقی که بدون شک در شکل برگزاری این فستیوال هم تاثیر می‌گذاشت و بر کیفیت این فستیوال می‌افزود. کیفیتی که به واسطه آثار ارائه شده در هفتمین دوره این فستیوال تا حدودی زیر سوال رفته و به واقع سوال‌های فراوانی را به وجود آورده است.

یکی از مباحث مهم دیگر کیوریتوری این نمایشگاه است که قبل‌تر اشاراتی به چگونگی انتخاب آن‌ها برای این فستیوال شد. به واقع این اتفاق نه تنها یک حسن بلکه یکی از نقاط ضعف این فستیوال است. به این دلیل که مبنای هر کدام از این کیوریتورها برای انتخاب آثار مشخص نیست و این اتفاق منجر به آن می‌شود که گاهی با یک آشفتگی موضوعی و از هم گسیختگی در شکل ارائه اثر مواجه باشیم. بدون شک حضور کیوریتورهای ثابت برای استحکام یک فستیوال در ابتدای امر ضروری به نظر می‌رسد.

از طرفی یکی از مباحث مهم در کیوریتوری معاصر، فهم این نکته است که یک نمایشگاه و یا فستیوال در نهایت امر می‌تواند یک اثر هنری باشد. یعنی تصمیمی بر این که یک پروژه با تمامی جزئیات و مدیاهایی که در آن حضور دارند در شکلی یکپارچه مبدل به یک اثر شوند و در نهایت آن کل پروژه است که مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در چنین شرایطی امکان این که کلیه آثار یک نمایشگاه خوب نباشند و از کیفیت مناسبی برخوردار نباشند اما کلیت پروژه یک اتفاق خوب و مهم باشد وجود دارد. اما به واقع این اتفاق در “دسترسی محدود” رخ نمی‌دهد. چرا که برگزاری یک فستیوال تنها برای نمایش یک هنر اتفاق چشمگیری نیست و نمی‌تواند آن چنان که باید راه‌گشا و پیش برنده باشد و زمانی که کلیت یک پروژه اهمیت پیدا می‌کند جزئیات، هم‌خوانی و هم‌پوشانی مفهومی و زیبایی‌شناسی آن آثار اهمیت پیدا می‌کند و مهم‌تر این که مبنای کیفیت کل پروژه قرار می‌گیرد.

با همه این اوصاف “دسترسی محدود” در عرصه نیومدیا به واقع یک اتفاق است که اگر نقدی بر آن وارد است نه به کلیت آن بلکه بر عملکرد آن است و به نظر می‌رسد اگر برگزارکنندگان آن در شکل برگزاری این نمایشگاه تجدید نظر کنند اتفاق‌های بهتری رخ خواهد داد.

 

*گفتگوی هنرآنلاین با امیر علی قاسمی در تاریخ 3/10/1393

 

منبع سایت هنرآنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *