شب گردي هاي شهريار توكلي و جي تن

سهیلا شمس الهی

 

شب و رازآميزي وابهام و حس انزواي آن همواره از مضامين مورد توجه عكاسان از بدو پيدايش عكاسي بوده است.اما آن چه مسلم است تفاوت ديد موجود در عكاسان مختلف، زمينه ساز ايجاد تمايز ميان آثار هر يك با ديگري مي شود.به طوري كه مي توان عكس هايي شاعرانه مانند برخي از عكس هاي براساي از شب هاي پاريس تا آثار رعب آوري چون عكس هاي ويجي از فقر و جنايت و…را در فضاي شب مشاهده كرد.همچنين در تاريخ عكاسي معاصر نيز عكس هاي مختلفي با اين موضوع خلق شده است.گويي شب با تاريكي و سكوت نسبي اش همواره معماهايي در دل خود دارد كه با هر فريم عكس بخشي از آن معما ها حل مي شود.

 

 

اما نمايشگاه عكس هاي شهريار توكلي با عنوان شبگردي هاي من و جي تن چه تجربه ي جديدي از عكاسي در شب را مي نماياند؟ آن چه مسلم است استفاده از دوربيني كامپكت و بدست آوردن تجربيات جديد به واسطه ي استفاده از آن ،به ميزاني براي عكاس اهميت داشته كه پيش از بازديد آثار و به وسيله ي عنوان گذاري نمايشگاه ما را با تجربه اش شريك مي كند .با مشاهده ي عكس ها در مي يابيم با آثاري روبه رو هستيم با ابعاد يكسان82*110سانتيمتر وبا فضاهايي اكثرا خالي از انسان.انساني كه در صورت حضور نيز تاكيدي بر هويت فردي و حتي چهره اش نشده است وگويي اين امر بر حس ابهام و انزواي موجود در شب گردي عكاس افزوده است.

 

 

در شب گردي هاي شهريار توكلي حضور انسان ايستاده بر بلندي مشرف به شهر،دختر موبايل به دست،مرد تنهاي ايستاده در زير نور نارنجي تير چراغ برق،كودك داخل اتومبيل وانسان هايي با انعكاس چراغ هاي شهر بررويشان كه فاصله ي عكاس با آنها به وضوح قابل لمس است،صرفا ابژه هايي هستند براي نمايشي تر شدن فضاي شب و شبگردي ،به گونه اي كه به نظر مي رسد اتومبيل و سگ در حال پرسه زني در خيابان نيز بخشي از اين نمايش هستند.آنها ابژه هايي هستند كه حضورشان اتفاقي است كه در شب گردي ها رخ داده است، نه اينكه حضور آنان شب گردي ها را ساخته و پرداخته باشد.بنابر اين به نظر مي رسد حضور در واقع خالي از حضورشان ،آن ها را به المان هايي منفعل از فضاي شب تبديل كرده است كه اين امر در ذهن بيننده، تنهايي هاي يك شبگرد را برجسته تر مي نمايد.

از موارد قابل توجه در نگاه كلي به آثار،تاكيد عكاس بر ايجاد حسي يگانه و همگون در كليه ي عكس ها مي باشد.چنان چه مي بينيم حتي در نام گذاري آنها از عناوين مجزا استفاده نمي كند و حداقل اطلاعات ممكن را توسط نام گذاري عكس بر اساس محل عكاسي به ما مي دهد.عناويني چون:تهران،دركه،رامسر،مارليك و…در صورتي كه اختصاص عناوين خاص تر از سوي عكاس به عكس ها مي توانست موجب تحميل شدن احساس شخصي وي به مخاطب و ايجاد گسست در احساس همگون بيننده نسبت به كليه ي آثار شود.از سوي ديگر اين عناوين تنها كليد ما براي شناخت جغرافياي عكس هاست ،زيرا خيابان ها ي عكاسي شده ميتوانند هر كجا واقع شده باشند به گونه اي كه حتي اثر باستاني مشهوري چون معبد چغازنبيل مي توانست براي ما ناشناخته باقي بماند ،اما مي دانيم مهم ترين وجه اشتراك ميان تمامي اين عكس ها شب است ونمايش آن با دوربيني كوچك در قالب شبگردي هايي در شهرهاي مختلف مهم ترين هدف عكاس.

از ديگر ويژگي هاي اين آثار وجود گرين هاي بيشمار بر روي هر كدام از آن هاست، كه هرچند تا حدودي لطافت را ازعكس ها ربوده اما سبب ايجاد تصاوير خشن نشده است.به نظر مي رسد گرين ها يك ويژگي خاص به عكس هاي شهريار توكلي بخشيده اند:صدا.گويي تك تك گرين ها حامل اصواتي هستند كه از اعماق عكس به گوش مي رسند، به گونه اي كه شايد بتوان صداي جيرجيرك هاي دركه،زوزه هاي سگ پرسه زن ويا صداي موتور اتومبيل متوقف شده جهت عكاسي را از ميان اين گرين ها شنيد.گرين هايي كه تبديل به بخشي از هويت تصويري اين عكس ها شده اند وآنان را ازشبگردي هاي ديگر عكاسان جدا مي سازند.گويي به بيننده ميگويند: من حاصل شبگردي هاي شهريار توكلي و جي تن هستم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *