” طبیعی سازی امر طبیعی” در گالری آرته

 

 

نمایشگاهی از آثار عکاسی محمد خدادای مترجم‌زاده، روز جمعه 22 بهمن ماه در گالری آرته برپا خواهد شد.

  مترجم زاده در بیانیه نمایشگاه درباره آثارش نوشته است:

«چه اهمیتی دارد که بدانیم اینجا مرنجاب است و آن‌جا دشت قزوین، اینجا حیات خانه‌ام در کرج است،  آن یکی مزرعه ای در طاهر گوراب و بگویم من اینجا بوده ام. من آنجا بوده ام. چه تفاوتی می کند آن جاها بروم و عکاسی کنم و یا اینکه عکس‌هایم را روی مانیتور پدید آورم؟ واقعا چه تفاوتی می کند ابتدا واژه‌ها و تعابیر انتزاعی در ذهن من تصویری پدید آورند و یا اینکه طبیعت خود پیشاپیش هر تداعی دیگری، تصویرش را در من فرو کند و نهایتا عکسی به دیوار آویخته شود؟! چیزی به جای چیز دیگری و یا شاید در شکل جدیدی؛ ردپایی، تکه چوبی، قابی، عکسی، … به راستی عکاسی اثبات چیزی فرضیه‌ای است؟ خودش مستقل از موضوع تصویرش، می‌تواند چیزی فرضیه‌ای باشد؟ چیزی بیش از این‌هاست؟

   نمیدانم. نمیدانم فاعل فنی هستم یا منفعل فنی. فقط می‌دانم کار دیگری بلد نیستم؛ تلاشی شاید عبس و بیهوده. در عین حال که این کار را با دقت و زحمت انجام می‌دهم، دقیقا ًنمی‌دانم چه می‌کنم. کنده‌ی درختی را از خانه به دشت قزوین و از آن جا به طاهر گوراب رشت می‌برم (حیات خانه استاد مسعود معصومی را می‌گویم) و عکس می‌گیرم. سال قبل نیز پوسته‌ی همان درخت را به همان جاها بردم و عکس گرفتم و امسال شاید چیز دیگری را. بردن و آوردن، عشق ورزیدن من است.

   من به طبیعت وابسته‌ام. از آن زمان که به کوه رفتم و از آن زمان که بار اضافه‌ی دوربین عکاسی و وظیفه‌ی داشتن ذهنیتی عکاسانه برای تولید چیزی مثل گزارش، سند، یا شاید اثر هنری بر دوش من افتاد. کمی شبیه به حکایت سی‌زیف و کوه المپ. طبیعت از ابتدا با من بود و قاب مربع و سیاه و سفید بودگی. و اکنون نیز این عکس‌ها … مانند خیلی‌ها من نیز از بودن با دوربین و سه‌پایه در طبیعت لذت می‌برم.

   هرچند صنعت دیجیتال خیلی تواناست، تواناتر از حد و اندازه‌ی درک و توقع من. اما من دلبسته‌ی این شیوه‌ام. نمی‌خواهم همان لحظه را ببینم که چه گرفته‌ام. طبیعت برای من مکان و امکان پدیداری امر عکاسانه است و خود را جزئی از پدیداری در آن میدانم. شاید محل وقوع چیزی که در گذشته و یا در آینده رخ داده و یا رخ خواهد داد. اما اکنون اینجاست روی دیوار.

   یادآوری میکنم که این عکس در مرنجاب است و دیگری در دشت قزوین و آن دیگری در طاهر گوراب و … من کماکان از طبیعی‌سازی امر طبیعی لذت می‌برم. دروغ محض است که بگویم بدون همراهی و کمک سروش کیایی در این کار – از اولین عکس تا آخرین کارها- مجموعه حاضر شکل می‌گرفت و به نتیجه می‌رسید.»

 محمد خدادادی مترجم‌زاده (متولد ۱۳۴۰)، دکترای پژوهش هنر و عضو هیات عملی گروه عکاسی دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر است. تدریس عکاسی و برگزاری چندین نمایشگاه انفرادی عکس از جمله «گفتمان عکس» (گالری والی، ۱۳۷۸)، «گفتمان عکس مترو» (نگارخانه دانشگاه هنر، ۱۳۸۰)، «گفتمانن عکس طبیعت» (گالری آرین، ۱۳۸۱)، «گفتمان عکس فولکس» (گالری هفت ثمر، ۱۳۸۲)، «فولکس گفتمان آخر» (گالری هفت ثمر، ۱۳۸۷) و نمایشگاه مشترک عکس با محمد خادمیان با عنوان «دو دیدگاه» بخشی از فعالیت‌های هنری این هنرمند است. این نمایشگاه ششمین نمایشگاه انفرادی مترجم زاده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *