پیرمردهای دارا

پایان نامه کارشناسی عکاسی

 

 موضوع پروژه عملی: پیرمردهای دارا، بهرام شعبانی؛ استاد راهنما: مهرداد نجم آبادی
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، تابستان 1390 

 

چکیده

این رساله عملی تلاشیست برای ثبت محله دارا که لحظات پایانی عمر درازش را سپری میکند.هر ساله محله خالی تر از سال قبل میشود و از ساخت آخرین خانه 30 سال میگذرد.

جای دادن موضوع ها  در فضای عکس متاثر از میل آنها برای جدایی از یکدیگراست . یعنی پیرمردها و پیرزنها دوست ندارند در انظار عمومی کنار یکدیگر دیده شوند و روبروی دوربین هم از جملۀ  انظار عمومیست. البته بسیاری از زنان به ایستادن در پشت ایوان با داشتن فاصله چند متری از دوربین هم رضایت ندادند. زنان پشت سرمردان وهمواره در چار چوب انتخاب شده قرار میگیرند. نماد بیرونی یک خانواده مرد و زن بخشی از خانه محسوب میشود .  دارا از محله های قدیمی شهر کلور  درجنوب استان اردبیل است.

کلمات کلیدی: کلور – تیپ نگاری-عکاسی مستند اجتماعی-عکاسی سرد- مرگ

 

این مجموعه نوعی ریخت نگاری انسانها و خانه هایشان در کنار هم است .

عکاس با نگاهی مدرن  خاستگاهش را که فضایی سنتی است عکاسی کرده است.

عکاس بدون شرایط نوری خاص و وقتی موضوع ها ساکن اند در ساده ترین حالت ممکن آنها را مقابل دوربین قرار داده است و تلاش کرده  نقطه نظر خود را حذف و مسالۀ بودن آنها (چیستی آنها) را مطرح کند.

شیوه ثبت مانند عکاس مستندی که هیچ نقشی بر موضوع هایش ندارد و به عنوان ناظر آنها را در حال زندگی عکاسی میکند نیست. موضوع ها از حرکت ایستاده اند و مانند عکاسی صحنه آرایی شده به میل عکاس در جای انتخاب شده قرار داده شده اند و به عنوان عوامل کامل کننده ترکیب بندی در فضای عکس جای گرفته اند.

فعالیتی در آنها وجود ندارد  و فقط بودن آنها دیده میشود و در جایی نبودنشان که نشان از تنهایی زوجشان برای همیشه دارد.

در عکسها تمام پیکر مرد  هویدا است . جلوی خانه اش ایستاده است . قلمروی که به آن حکمفرمایی کامل دارد. خانه را خودش ساخته .درختانش را خودش کاشته مهندس اش نیز خودش بوده است.

زن هویت  مستقلی ندارد و وابسته به مرد است، بصورت ناقص در عکس پیداست و  از بین چارچوبی به دوربین نگاه میکند. در فضای معماری جایی برای او انتخاب شده است و فضای کمتری را نسبت به مرد به خود اختصاص داده است.

در این خانه ها انسانهای زیادی متولد شده و مرده اند اما مردن انسانهای عکس من با پدرانشان اندکی فرق دارد چرا که مرگ آنها آخرین تجربه مرگ در این خانه است و پس از مرگ این دو نفر خانه خود رو به مرگ میرود .

 

کلور  [1]شهری در 30 کیلومتری جنوب خلخال در استان اردبیل است که از سالیان دور تا کنون فرهنگ و زبان خود را بدلیل صعب العبور بودنش حفظ کرده اما در سالهای گذشته بدلیل مهاجرت و ارتباط با دنیای بیرون زبانش رو به اضمحلال است و کودکان و حتی جوانان آنجا بزبان فارسی تکلم میکنند.خانه ها مانند دیگر شهرها ساخته میشود و ورود رسانه آنرا هر روز به شهرهای دیگر شبیه تر میسازد..
دارا[2] از قدیمیترین محله های کلور است.
[1] Kolour
[2] dara
 نقدی درباره این پایان نامه را در اینجا بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *