مهشید مدرس
مترجم: افروز مصلایی پور
عکسهای جذابی که عکاس ایتالیایی، لویی جی مونتابون (۱۸۷۷ـ؟ م.، ۱۲۵۶ـ؟ ه.ش.) در سال ۱۲۴۱ ه.ش. (۱۸۶۲ م.) در ایران گرفت به دلیل اهمیت تاریخی و هنریشان از ارزشمندترین منابع تصویری تاریخ ایران در دوران قاجار قلمداد میشوند. این عکسها علاوه بر روشن کردن بخشی از تاریخ ایران در آن دوره، از تبحر و هوشیاری مونتابون در انتخاب و توصیف موضوع هایی حکایت میکند که وی برای نخستین بار با آن مواجه میشد. مونتابون از طرف دولت ایتالیا انتخاب شد تا گروهی از افراد عالی مقام را در ماموریت علمی و سیاسیشان به ایران همراهی کند و از این سفر گزارشی تصویری تهیه نماید. او از آن عکسها کپیهای متعددی تهیه کرد و سه آلبوم را به ویتوریو امانوئل دوم، شاه ایتالیا؛ ناصرالدین شاه؛ و احتمالا به سوفی، ملکهی هلند؛ اهدا نمود.
کارشناسان متعددی این عکس ها را مطالعه کرده اند؛ و مقایسه ی این سه آلبوم نشان میدهد که فقط شمار محدودی از عکسهای آنها با هم تفاوت دارند. این آلبومها در ایتالیا، ایران و هلند انتشار یافته اند: در سال ۱۳۵۱ه.ش. (۱۹۷۲ م.)، آنجلو میکل پیِمونته آلبومی را که در کتابخانه ی ملی مارسیانا در ونیز نگهداری میشود منتشر کرد. سه دهه بعد، در سال۱۳۸۲ه.ش. (۲۰۰۳ م.) هرمان وَهرامیان و سرجیوپوگیانِلا نمایشگاهی در رابطه با ایران برگزار نمودند که بخشی از آن به عکس های مونتابون اختصاص یافته بود و در کاتالوگ نمایشگاه تعدادی از آن عکس ها به چاپ رسید. در سال۱۳۸۳ ه.ش. (۲۰۰۴ م.) آلبوم موجود در هلند به همراه تعدادی مقاله توسط فریدون برجسته، منوچهر اسکندری، و ناتالی فرمان فرما گردآوری و منتشر شد. و در نهایت، در سال ۱۳۹۱ ه.ش. (۲۰۱۲ م.)، مژگان طریقی کتابی را به چاپ رسانید که شامل عکس های مونتابون و تعدادی مقاله درباره ی وی و ماموریت وی به ایران می شود. آلبومی که مونتابون به ناصرالدین شاه اهدا نمود در کاخ ـ موزه ی گلستان در تهران نگهداری میشود. این آلبوم تاکنون به چاپ نرسیده است، اما به تعدادی از عکسهای آن در منابع دیگر اشاره شده است.
آلبومی که آنجلو میکل پیومنته منتشر کرد با مقالهای با عنوان «آلبوم عکس ماموریت سیاسی ایتالیایی ها در ایران (تابستان ۱۸۶۲)» همراه بود، و در نشریه ی شرق و غرب، مجلد ۲۲، شماره ۳ و ۴، سال ۱۹۷۲ م. به چاپ رسید. این نشریه توسط انستیتو ایتالیایی مطالعات خاورمیانه و خاوردور، در رم منتشر میگردید. آلبرتو پرندی، شرق شناس، در مقاله ی خود: «کتاب شناسی و تحلیل کتاب های چاپ شده در غرب در مورد تاریخ عکاسی ایران در دوران قاجار» به آلبوم و مقالهی پیومنته اشاره می کند. مقالهی پرندی جزئیات سفر، وقایع سیاسی، زندگینامه ی هیئت اعزامی، و شرح عکس ها را شامل میشود. (منتشر شده در: Annali Di Ca Foscari, XLVI, 3, 2007)
در سال ۲۰۰۳، «ایران در سال ۱۸۶۲: عکس های سفر یک ایتالیایی» به شکل کاتولوگی به زبان ایتالیایی برای نمایشگاه هنر و فرهنگ ایران منتشر شد. این نمایشگاه از ۵ تا ۲۱ آوریل ۲۰۰۳ در کاستلو بلجیو ایوسو در شهر پاویا برگزار شد؛ و کاتالوگ آن توسط انتشارات نیکولودی به چاپ رسید. هرمان وهرامیان ایرانی تبار و سرجیو پوگیانلا گردانندگان نمایشگاه بودند. قسمتی از نمایشگاه به عکسهای مونتابون از سفرش به ایران که در کتابخانه ی سلطنتی شهر تورینو نگهداری میشد، اختصاص یافته بود. پوگیانِلا در مقدمهی کاتالوگ نوشته است که این آلبوم شامل ۷۲ عکس میشود که سیزده عدد از آنها، عکسهایی از بناها و چشم اندازهایی از قفقاز میباشند. او همچنین به بخش هایی از گزارشی که در سال ۱۸۶۵ م. توسط فیلیپو دو فلیپی، یکی از دانشمندان آکادمی علوم تورینو، نگاشته شده است اشاره میکند.
صفحاتی از گزارش فیلیپی تحت عنوان «یادداشت های سفر به ایران در سال ۱۸۶۲ » نیز در کاتالوگ آمده است. در این گزارش دقیق، فیلیپی چندین بار از مونتابون نام میبرد. او اظهار میدارد که مونتابون به پیشرفتهترین تجهیزات عکاسی مجهز بود که در پاریس خریداری شده بودند و اینکه این اختراع تا چه اندازه سبب تحکیم ارزش علمی و تاریخی گزارش نویسی سنتی گردیده است. وی همچنین ذکر میکند که ناصرالدین شاه به عکسهای مونتابون علاقه مند بوده مشتاق بود که مونتابون از او عکس بگیرد.
منبع دیگر: «آلبوم مونتابون: گزارش سفر ایتالیایی ها به ایران در سال ۱۸۶۲ » که در آرشیو سلطنتی هاگ در هلند نگهداری میشود توسط انجمن بین المللی مطالعات قاجار و انتشارات برجسته ون والویک ون دورن و شرکا منتشر شده است و شامل شصت عکس میشود. همچنین، چهار مقاله از میک جانسن، آنا ونزن، کورین ورمان، و محمدرضا طهماسب پور ارزش این منبع را دوچندان کرده است. میک جانسن به رابطهی سیاسی و دوستانهی ایران و هلند از دورهی صفوی تا اواخر دورهی پهلوی میپردازد، و مفصلا دیدار مظفرالدین شاه از هلند در سال ۱۲۷۹ ه.ش. (۱۹۰۰ م.) را شرح میدهد. او مشخصهی فیزیکی و محتوای آلبوم را نیز به اختصار بیان میکند. جانسن به این فرض میپردازد که آلبوم را ملکه سوفی (۱۸۷۷ـ۱۸۱۸ م.، ۱۲۵۶ـ۱۱۹۷ ه.ش.) سفارش داده است و احتمال میدهد که وی عکس های مونتابون را در دیدارش از «نمایشگاه جهان» در پاریس در سال۱۲۴۷ ه.ش. (۱۸۶۷ م.) دیده باشد.
آنا ونزن به معرفی دانشمندان این هیئت اعزامی میپردازد که در زمینه های معدن شناسی، جانورشناسی، کشاورزی، کالبدشناسی، و واژهشناسی تخصص داشتند و مامور بودند تا به مطالعه ی ایران، طبیعت آن و مردماش بپردازند. ونزن نمونه هایی از گزارشهای این دانشمندان را (که برخی از آنها انتشار یافته بودند) ارائه داده است. وی همچنین به گشایش نخستین مدرسهی آموزش فارسی در ایتالیا اشاره میکند که توسط جیاکومو لیگنانا، تنها خاورشناس آن گروه، گشایش یافته بود. سخنرانیهای منتشر نشدهی جیاکومو لیگنانا در رابطه با واژه شناسی، ادبیات، تاریخ و مذهب ایرانی نیز در مقاله ی ونزن ذکر شده اند.
کورین ورمان لیست کاملی از تمام عکاسان شناخته شدهای که از سال ۱۸۴۴ تا ۱۹۰۰ م. (۱۲۲۳ تا ۱۲۷۹ ه.ش.) به ایران سفر کرده بودند ارائه میدهد. به علاوه، ورمان به اهمیت تاریخی و هنری عکسهای مونتابون اشاره می کند و این واقعیت که عکاس با نگرشی هوشمندانه و مدرن به جای تمرکز صرف بر بناهای تاریخی و زندگی خانواده ی سلطنتی، توجه ویژه ای به مردم عادی و معماری آن دوران داشته است.
محمدرضا طهماسبپور به معرفی فوکتی، لوییجی پش، آنتونیو جیانوزی و مونتابون، چهارعکاس ایتالیایی که در قرن نوزده میلادی به ایران سفر کردند، میپردازد. او به سه منبع منتشر شده اشاره میکند که در آنها تعدادی از عکسهایی که در کاخ موزه ی گلستان نگهداری میشود به اشتباه به عکاسی دیگر نسبت داده شده اند. اول، کاتالوگی است که توسط بدری اتابی برای آلبومهای عکس کتابخانه ی سلطنتی در سال۱۳۵۷ ه.ش. (۱۹۷۸ م.) تهیه شده بود و در آن عکس «آرامگاه نادر شاه» را به پش نسبت داده است. در حالی که این عکس توسط جیانوزی در سال ۱۲۴۵ ه.ش. (۱۸۶۶ م.) گرفته شده بود. دوم، مقالهای است از دانا استین با عنوان «آغاز عکاسی در ایران» که باز هم همان عکس را به پشه نسبت میدهد. و در آخر «تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران» از یحیی ذکا می باشد که در آن آلبومی شامل ۲۴ عکس به مونتابون نسبت داده شده است؛ طهماسب پور توضیح میدهد که این آلبوم مربوط به زمان مظفرالدین شاه است و در نتیجه هیچ عکسی از مونتابون در آن وجود ندارد.
سرانجام، کتاب «ایران در دوران قاجار از دیدگاه مونتابون، عکاس ایتالیایی» توسط انتشارات ابیانه در تهران منتشر گردید. این کتاب دربردارندهی عکس هایی از آلبوم موجود در کتابخانه ی سلطنتی در شهر تورینو، مقدمهای از مژگان طریقی، یادداشتی از شهریار عدل، و دو مقاله، یکی نوشتهی محمد ستاری و دیگری نوشتهی کارلو جی. سِرِتی میباشد. مطالب به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده شده است.
مژگان طریقی، گردآورندهی این کتاب و سرپرست موزهی عکسخانهی شهر در تهران، در ابتدا از طریق وهرامیان با آلبوم کتابخانهی سلطنتی در شهر تورینو آشنا شد. هفتاد و یک اسلاید ۶x۶ که از طرف وهرامیان به طریقی فرستاده شد طریقی را به انتشار این کتاب برای علاقهمندان ایرانی ترغیب نمود. او همچنین برای مقایسهی عکس های این آلبوم و۶۲ عکس موجود در آلبومی که در کاخ ـ موزه ی گلستان نگهداری میشود، به کاوش در عکسهای آن مرکز پرداخت.
در یادداشتی کوتاه، شهریار عدل اهمیت عکاسی را در دورهی قاجار به عنوان ابزاری مناسب برای ثبت مستند وقایع شرح میدهد. او معتقد است که مجموعهی عکس هایی که در کاخ ـ موزه ی گلستان نگهداری میشود، یکی از غنیترین و قدیمیترین مجموعههاست و بهجز مجموعهی سلطنتی در انگلستان، در دنیا نظیری ندارد.
کارلو جی. سِرِتی به تشریح مصیبتهای اقتصادی در ایتالیای شمالی در دههی ۱۸۶۰ م. که به واسطهی بیماری کرمهای ابریشم به وجود آمده بود میپردازد. دولت ایتالیا برای رهایی از این بحران تصمیم به برقراری رابطهی دوستانه با ایران گرفت تا پلی برای واردات کرم ابریشم ایجاد نماید. بدین ترتیب، دوران بحران اقتصادی ایتالیا آغاز روابط سیاسی بین ایران، در زمان ناصرالدین شاه (۱۲۷۵ـ۱۲۱۰ ه.ش.، ۱۸۹۶ـ۱۸۳۱ م.) و ایتالیا، در زمان ویتوریو امانوئل دوم (۱۲۵۷ـ۱۱۹۹ ه.ش.، ۱۸۷۸ـ۱۸۲۰ م.) بود و راه را برای ماموریت سیاسی مارسلو سروتی و همراهانش در تهران هموار نمود.
محمد ستاری در مقالهاش از مونتابون بهعنوان عکاسی برجسته و شناخته شده در ایتالیا در آن دوره یاد می کند. او شیوهی مونتابون را زیرکانه تفسیر کرده است و مینویسد که عکاس از معماری، نور طبیعی، و پسزمینهها استفاده کرده است تا شخصیت و مقام اجتماعی مدلهایش را به خوبی بازتاب دهد. ستاری معتقد است که این ویژگیها به کار مونتابون اجازه داد تا از مستندسازی تصویری صرف فراتر رود.
در تمامی آلبومها، تعدادی از عکسها به دست خود مونتابون رنگ شدهاند تا به نقاشیهای واقعنمایانه شبیه شوند. از جمله این عکسهای رنگشده میتوان به پرترههایی از ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا و ندیمهها، سربازان و خدمتکاران ایرانی و یک شاهدخت گرجستانی اشاره کرد.
بنا به گفتهی مژگان طریقی، هیچ عکسی از زنان در آلبومی که در کاخ ـ موزه ی گلستان نگهداری میشود وجود ندارد؛ این در حالی است که باقی آلبومها حاوی عکسهایی از زنان هستند. برای مثال، سه زن ایتالیایی، دو پرتره از یک شاهدخت گرجستانی، یک تصویر از دو دختر مسیحی اهل مارین، و یک پرتره از یک زن گرجستانی از طبقه ی مرفه. از این نظر، آلبومی که در کاخ ـ موزه ی گلستان نگهداری میشود منحصر به فرد است. علت این امر که چرا مونتابون هیچ عکسی از زنان در آلبومی که به ناصرالدین شاه هدیه کرد قرار نداده بود، بدون پاسخ باقی خواهد ماند. احتمال دارد که عکاس محتاطانه عمل کرده است تا روابط سیاسی ایران و ایتالیا لطمهای نبیند. از نقطه نظر ما، که در قرن حاضر به سر می بریم، بعید به نظر می آید که وجود عکسهایی از زنان بیحجاب مسیحی در آن آلبوم، میتوانسته به روابط دوستانه ی ایران و ایتالیا لطمه بزند؛ اما به هر جهت، ساختار فکری فردی غربی در قرن نوزدهم میلادی درباره ی کشوری اسلامی تماما با ساختار فکری ما تفاوت داشته است.
کتابهایی که در اینجا ذکر شدند تعمق و نگاه موشکافانهی مونتابون پیرامون کشوری با شرایط پیچیده در طی دورهای حساس را به ما یادآوری میکنند. خوش شانسی مونتابون در این بود که در زمان ناصرالدین شاه به ایران سفر کرد؛ زیرا علاقه ی بسیار ناصرالدین شاه به پیشرفتهای علمی، هنری، و فرهنگی محیطی مناسب برای اینگونه فعالیت ها ایجاد کرد و ایران پذیرای متخصصان در زمینه های مختلف بود. همچنین، توجه به این نکته ضروری است که مونتابون شاید از معدود مسافران غربی بود که برای راضی کردن مخاطب غربی، تلاش نکرد ایران را با نگاهی مبالغه آمیز و منفی یا به بیان دیگر اورینتالیستی، چنانکه ادوارد سعید تعریف می کند، تصویر نماید. در این عکس ها، عکاس به شکلی بی طرفانه و هنرمندانه زندگی حقیقی مردمی حقیقی را ثبت کرده است.
مونتابون به عنوان یک عکاس موفق در زمان حیاتش به مقامی در خور خود دست یافت. و اکنون، منابع منتشر شده درباره ی عکسهای ماموریت وی در ایران شهرتی جهانی به او بخشیدهاند. مهم تر آنکه، این منابع فرصتی به عموم مردم داده اند برای مطالعهی عکسهایی که بیش از یک قرن در پشت درهای بسته محفوظ مانده بودند.