نگاهی به مجموعه‌ی «جاي سر خوبان» اثر محمد غزالی

صیاد نبوی- سارا زندوکیلی

جای سر خوبان – گالری اثر (2 تا 21 اردیبهشت1390)

« آنی پس از آن‌که توانستیم ببینیم، درمی‌یابیم که خود نیز دیده می‌شویم… اگر بپذیریم که می‌توانیم تپه‌ای را در آن‌سو ببینیم، پذیرفته‌ایم که ما نیز از آن تپه دیده می‌شویم. ماهیت دوسویه‌ی دیدن، بنیادی‌تر از گفت و شنود است. »

جان برجر

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین حافظ شیرازی،شاعر سده‌ی 8 ه. ش.

 

عکس‌های مجموعه‌ی «جای سر خوبان» در برخورد نخست، ادامه‌ی نوعی از نگاهِ عکاسانه به مناظر شهری ا‌ست که غزالی آن را پیش از این در مجموعه‌هایی چون «روبان قرمز» و «يادداشت برداري» تجربه‌ کرده بود؛ نگاهی که معمولاً حاصل پرسه‌زنی‌های عکاس در شهر است و پیامد آن عکس‌های سردستی (snapshot) از خیابان‌ها و مناظر شهری. اما این‌بار تفاوت در این‌جاست که عکس­ها، کارکردی در جهت شناخت و یا ثبت خاطره از شهر (تهران) ندارند؛ بلکه شهر در این عکس‌ها، واجد معنایی کنایی و نمادین است.

غزالی در این مجموعه، تندیس­هایی از رجال سیاسی، مذهبی، علمی و فرهنگی کشورمان را به عنوان مجراهای دیدن انتخاب کرده و به مخاطبانش این فرصت را داده است، از جایگاه و منظر چهره‌های تأثیرگذار دیروزی و مجسمه‌های منفعل امروزی، به تماشای مناظر شهری بنشینند؛ از دیدگاه ابژه‌هایی که برای «دیده شدن» خلق ‌شده‌اند، نه «دیدن». با این ایده، وی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نوعی ظرافت هنری به‌کار بسته که در ادبیات موسوم به «شخصیت‌بخشی به اشیاء» (personification) است.

ناظر عصر حاضر، با قرار گرفتن در موقعیت این «دیگری» (the other)، خواه‌ناخواه حس مقایسه‌ای از وضعیت زندگی معاصر با مفاهیم تداعی شده‌ای از گذشته پیدا می‌کند. این ایده، در تعدادی از تصاویر که بیننده می‌تواند نتیجه‌ی معناداری از مقایسه‌ی خود بگیرد، موفق عمل کرده است. به‌عنوان مثال در تصویر «نواب صفوی» بی نظمی و آشفتگی منظره‌ی‌ شهر که با عکاسی سردستی و ترکیب‌بندی نامنسجم، همان‌گونه که هست، تصویر شده است، گویی ارزش‌هایی را زیر سؤال می‌برد که منسوب به این «شخصیت مجسم» است؛ در تصویر «سعدی شیرازی» نیز عبور بی‌اعتنای رهگذران و دور شدن پراکنده‌ی آن‌ها از دیدرس ما/ تندیس، تأثیری مشابه دارد.

سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی، طلبه‌ی سده‌ی 14 ه. ش.

 

 

 

ابو محمد مصلح بن عبدالله مشهور به سعدی شیرازی، شاعر و نویسنده سده‌ی 8 ه. ش. (تصحیح: 7ه.ش.)

 

ارائه‌ی متفاوت غزالی از همنشینی عنوان و عکس در 10 اثر رنگی که هرکدام در ابعاد 4/۱۳۴×۱۱۲ سانتی‌متر بر یک دیوار گالری جای گرفته، اهمیتی معنادار به «عنوان» بخشیده است. عنوان‌ها، بیوگرافی کوتاهی از صاحبان تندیس‌هایی ا‌ست که نه حضور فیزیکی آن‌ها، بلکه منظر‌ِ پیشارویشان در برابر چشم‌های بیننده قرار دارد. معمولاً در این نوع از آرایشِ (lay out) عنوان و عکس، دو عنصر کلی متن و تصویر، به یکدیگر ارجاع مستقیم دارند؛ اما در این‌ مورد، عنوان بیننده را به یافتن ردپایی از شخصیت نام‌برده در تصویر هدایت نمی‌کند. بنابراین، تناظری که از عنوان و تصویرِ آن انتظار می‌رود، به تناقض و دوگانگیِ دو معنا تبدیل می‌شود. حاصل آن، فرا رفتن از ارجاع و نزدیک شدن به کنایه است.

نگاه کنایی­ غزالی را علاوه بر این شیوه‌ی ارائه، در چاپ عکس‌ها نیز می‌توان دنبال کرد. ظهور فیلم اسلاید به صورت نگاتیو، موجب تغییر و قدری نامتعارف شدن رنگ عکس‌ها و سردستی‌تر شدن آن‌ها شده است؛ در حالی‌که چاپ به شیوه‌ی مدرن و پرهزینه‌ی “Diasec” صورت گرفته است که پیشینه‌ی استفاده از آن را در کار عکاسانی چون آندریاس گرسکی می‌توان دید. به‌این ترتیب، تلاش برای سردستی­تر نشان دادن عکس‌ها و هم‌زمان ارائه‌ی آن‌ها با یک تکنیک پرهزینه، دوگانگی و تقابلی را که در محتوا وجود دارد، تشدید می‌کند.

شرح مجموعه (statement) در ابتدای نمایشگاه شاید این انتظار را در مخاطب ایجاد کند که منظره‌ی شهر را بتواند از پسِ نگاه منحصر به‌فرد و تجربه‌ی زیسته‌ا‌ی بنگرد که از صاحبان تندیس‌ها سراغ دارد. اما با مروری بر عکس­ها پی می‌برد که میان آن‌ها، تفاوتی بنیادی در شیوه‌ی دیدن و آن‌چه دیده می‌شود، وجود ندارد؛ چه در موقعیت شاعر سده‌ی هشتم هجری قرار گیرد و چه در جایگاه فیزیکدان یا سیاستمدار سده‌ی حاضر. این نکته نیز به نوبه‌ی خود لحن طعنه‌وار هنرمند را پررنگ‌تر می‌کند. اما در نهایت، این «عنوان»ها هستند که با غالب بودنِ بی‌چون و چرا بر عکس‌ها، تا حد زیادی بار معنایی مجموعه را به دوش می‌کشند و عکس‌ها در بیشتر موارد، حتی با ترفندهایی چون سردستی نشان دادن هرچه بیشتر و سعی بر «هیچ چیز نبودن» و یا «خنثایی مطلق»، نتوانسته‌اند در جهت انتقال ایده‌ی اصلی – تصویر پیش چشمِ خوبان از زیستن امروز ما- جایگاه و قدرتی هم‌پای متن همراهشان پیدا کنند.

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی، شاعر سده‌ی 3 و 4 ه. ش.

 

ابو علی حسین بن عبدالله بن سینا، فیلسوف، دانشمند و پزشک سده‌ی 4 و 5 ه. ش.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *