بدون عنوان،1390

پایان نامه عکاسی کارشناسی ارشد

 

عنوان رساله نظری: بازتاب عکاسی در روزنامه ها و مجلات عصر قاجار (با تاکید بر دوره ناصری)، نازنین زنگی­ آبادی؛ استاد راهنمای نظری:
دکتر محمد ستاری، استاد مشاور: محمد رضا طهماسب پور
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، بهمن 1390

چکیده

اسناد و مدارک، منابع اطلاعاتی ارزشمندی برای شناخت تاریخ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه محسوب می شوند. در این میان نقش مطبوعات به دلیل انعکاس، تحلیل و گزارش مستمر رخدادها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

با توجه به رواج روزنامه نگاری در دوره ناصری (1264-1313ه.ق) و مقارن شدن آن با ورود زود هنگام عکاسی در ایران و همچنین تمایل زیاد ناصرالدین شاه به عکاسی، شاهد ارجاعاتی در خصوص واژگانی چون عکس، عکاسی و … در نشریات دوره ناصری هستیم. علی رغم وجود مدارک و اسناد بسیار در مورد عکاسی در این نشریات تا به حال به طور جامع به جمع آوری این اطلاعات پرداخته نشده است. بنابراین، در این رساله نگارنده به گردآوری اطلاعات مورد نظر از 14 عنوان از مهمترین روزنامه های عصر ناصری به ترتیب تاریخ انتشار هریک از این نشریات پرداخته است. سپس تحلیلی از محتوای مهمترین اخبار گردآوری شده صورت گرفته است. پس از مطالعه دقیق مندرجات روزنامه های مورد نظر، مواردی از جمله پیدایی و شکل گیری بخشی از عکاسی در ایران، ایجاد عکاسخانه ها و رواج عکاسی در اجتماع، ترجمه اخبار عکاسی از روزنامه های خارجی، حمایت ناصرالدین شاه از چاپ کتب گوناگون پیرامون عکاسی و آموزش عکاسی و تربیت عکاسان و غیره مورد بررسی قرار گرفت.

با توجه به این موارد می توان نتیجه گرفت که روزنامه های دوره ناصری به عنوان متونی برآمده از یک اجتماع، نقش مهمی در انتشار و انعکاس اخبار مربوط به عکاسی و همچنین تحولات و نوآوری­ها در این زمینه در ایران و جهان داشته­اند.

واژه های کلیدی: عکاسی، تاریخ عکاسی ایران، تاریخ عکاسی جهان، روزنامه های دوره قاجار، عکاسان ایران و جهان

 
عنوان پروژه عملی: بدون عنوان،1390 ،نازنین زنگی­ آبادی؛ استاد راهنمای عملی: مهرداد نجم آبادی
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، بهمن 1390
 

گزارش کار عملی

بدون عنوان، 1390

این ها چه کسانی هستند؟ آیا این چهره ها از آن من و همسالانم است یا تنها صورتی قانونی اما مخدوش از ماست؟ چهره هایی آکنده از سردرگمی و تضاد؛ تضادی که این روزها بخش جدایی ناپذیر هویت اجتماعیمان شده. این ها چهره هایی متفاوت از ماست، آنقدر متفاوت که می توان به هر نامی بخوانیمشان.

اطرافم را که می نگرم پیوسته تضاد است و ناسازه، گویی همه سردرگم باید ها و نبایدهایند. می خواهم خودم باشم، آنی که هستم، نه آنی که وجودش متاثر از باید ها و نباید هاست. نمی دانم کجا هستیم و چگونه باید جهانمان را ببینیم. نمی دانم که جهانمان با چه نگاهی ما را از پس چهره های ناراستمان می نگرد.

دوربینم را بر میدارم و مشغول ثبت و بازنمایی این ناسازه ها می شوم تا شاید بتوانم در این میان خودی را که می جویم- تویی را که می جویم- بیابم.

عکس های حاضر، حاصل دغدغه ای است که مدام من و همسالانم را می آزارد، عکس هایی که شکلشان همچون عکس های پرسنلی ( شخصی- اداری ) است که همچون سندی هویت اجتماعیمان را می سازد.

آیا به راستی این ها بازتابنده هویت من و همسالانم هستند؟ آیا می توانیم خود را در پس این ناراحتی جای دهیم؟ در باور من و همسالانم این عکسها تنها سایه ای لرزان از واقعیتی پنهان اند که با دیدنشان جز خطوطی لرزان و هویتی ناپایدار نشانی از هویت نسل من- نسل مان- برخود ندارند. از همین روی نامشان را “بدون عنوان”   گذاردم. 1390 هم از آن روست که شاید روزی در بازگفتی از تاریخ کشورم ارجاعی تاریخی بدان شود.

     

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *