پایان نامه عکاسی کارشناسی ارشد
پروژه نظری :شناسایی، دسته بندی و فهرست نگاری عکسهای موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی (دوره قاجار) با رویکرد بررسی اطلاعات تاریخی مربوط به عکس ها (اشخاص، مکان ها، عکاس، عناوین عکس) و آسیب شناسی آثار، مینا بخشی حصار؛ استاد راهنمای نظری: دکتر محمد ستاری
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، شهریورماه 92
چكيده
فهرست نگاری و ارائه اطلاعات دقیق پژوهشی آثار موجـود در مراکز هنـری امری است که هر مرکز و موزه ای انجام می دهد. امری که در برخی مراکز و گنجینه های نگهداری عکس (یا آثار هنری) ایران به درستی انجام نشده است.
یکی از مراکز نگهداری عکسهای دوره قاجار مرکز اسناد آستان قدس رضوی است. در این پژوهش سعی شده خلاء عدم وجود اطلاعات دقیق فهرست نگاری با رویکردی تاریخی و آسیب شناسی این مرکز براساس فهرست نگاری ویژه ای مرتفع شود.
در این فهرست نگاری علاوه بر شناسایی و دسته بندی عکس ها، کاربرگه های جامع خاصی با اسلوبی استاندارد، طراحی و اطلاعاتی نظیر شناسایی خط نوشته ها، پوشاک، تزیینات، سبک، تکنیک، اماکن و نیز آسیبهای وارده به عکس همانند پارگی، پوسیدگی، جداشدگی و دیگر آسیبهای ممکن، شناسایی و عنوان شده است. در نهایت اطلاعات به شکل منظمی دسته بندی شده تا ضمن تسهیل و سرعت در امر پژوهشی مجموعه عکس آستان قدس رضوی، میزان خطای پژوهشگران را نیز کاهش دهد.
کلید واژه ها: عکسهای دوره قاجار، مرکز اسناد آستان قدس رضوی، رویکرد تاریخی، آسیب شناسی، فهرست نگاری، کاربرگه.
پروژه عملی : انتـظار، مینا بخشی حصار؛ استاد راهنمای عملی: مهرداد نجم آبادی
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، شهریورماه 92
گزارش پروژه عملي
انتظار
مفهوم انتظار بسیار وابسته ی مفهوم دیگری بنام “تنهایی” است. مُنتظر کسی است که جایی را در زندگی خود خالی گذاشته یا خالی می بیند و در انتظارِ واقعه یا آدمی است که آن جای خالی را پُر کند و بسته به وسعتِ خالی مانده ی زندگی اش، به انتظار می نشیند. همین نشستن که معمولا بعد از انتظار می آید، تکلیفِ منتظر را مشخص می کند. چنان که او در بیشترِ موارد فردی تنهاست و در تنهایی خود به انتظار می نشیند. نشستن و منفعل بودن شاید در ذاتِ منتظر باشد. چرا که تا آنجا که نگارنده می داند، پسوندی که برای انتظار بکار می رود در زبان فارسی، نشستن است.
به همین دلایل گفته شده در بالا، در این مجموعه، جایی که مفهوم انتظار در آن بهتر به نمایش در می آید، کافه است. جایی برای نشستن و مشاهده ی آدم ها. همچنین نگاه “منتظر” که چشم به راه است شکلی تعیین کننده در این مجموعه دارد. او رفت و آمد و نشستن و برخاستن آدم ها را می پاید، گاهی خسته می شود و نگاهش را روی میز کافه می اندازد و یا کتاب می خواند (کاری که شاید غیر منفعل ترین نوع انتظار است) آدم های حاضر در کافه هم هرکدام به کارِ خود مشغول اند. رنگ غالب در فضای کافه هم قرمز است که ایستایی و بی حرکتی سوژه ها را ملتهب می کند هر آن انتظار می رود که یکی از حاضرین در عکس از جای خود بلند شود و از کادر خارج شود.
اما در این مجموعه سعی نشده که نتیجه ی انتظار به نمایش در آید. بلکه تلاش بر این بوده که فضای انتظار نمایش داده شود. در هیچ کدام از قاب ها نشانه ای از نتیجه ی انتظار دیده نمی شود و بلکه در عکس های متعدد سردیِ منتظر بودن در کافه ای با رنگ های گرم به نمایش در آمده است.