پایان نامه عکاسی کارشناسی ارشد
پروژه نظری :بررسی بازنمایی شهر تهران در عکاسی بعد از انقلاب اسلامی ایران،الهام آقاباباگلی؛ استاد راهنمای نظری: مهران مهاجر
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران،تیرماه 1392
چكيده
از آغاز اختراع عکاسی، عکاسی از شهر یکی از موضوعات مورد توجه عکاسان بوده است. عکاسی به عنوان محصول انقلاب صنعتی، شهرها را که با وقوع انقلاب صنعتی دگرگون میشدند ثبت میکرد. این توجه به شهر همواره در کار عکاسان وجود داشته است. عکسهای شهر در ایرانِ قبل از انقلاب اسلامی هم وجود دارند اما کمتر اثر هنری محسوب میشوند. شهر تهران با آغاز اعتراضهای مردمی است که مورد توجه عکاسان قرار میگیرد. از سال 1357 به بعد عکاسان زیادی شهر تهران را موضوع کار خود قرار دادهاند و هرچه به زمان حال نزدیکتر میشویم این توجه بیشتر میشود.
با توجه به کمبود منابع دربارهی عکاسی معاصر ایران، این پژوهش به دستهبندی عکسهای شهر تهران در سالهای 91-1357 میپردازد. عکسهای تهران در این 34 سال، از کتابها، مجلات و شبکهی جهانی وب به دست آمدند و با توجه به تقابل فضاهای عمومی و خصوصی شهر، عکسهای شهر تهران به دو دستهی کلی فضای عمومی و فضای خصوصی تقسیم شدند. سپس، با توجه به تقابل مفهوم حضور و غیاب در عکس، عکسها با توجه به حضور یا غیاب انسان در آنها به زیردستههای کوچکتری تقسیم شدند.
از دستهبندی و تحلیل عکسهای گردآوری شده، نتیجه میشود؛ توجه به شهر تهران به عنوان موضوع عکاسی با گذشت سالها از انقلاب افزایش یافته است. عکاسان در ابتدا به اتفاقاتی که در شهر میافتاد توجه نشان میدادند اما این توجه بهتدریج به خودِ شهر معطوف شده است. عکاسان بیشتر به عکاسی از فضای عمومی گرایش داشته و این فضا را بیشتر در غیاب انسان عکاسی کردهاند. فضاهای خصوصی شهر تهران نسبت به فضاهای عمومی شهر، با فاصلهی زمانی زیادی موضوع کار عکاسان قرار گرفتهاند.
واژه هاي كليدي: عکاسی ایران، انقلاب اسلامی، تهران، تقابل فضای عمومی و خصوصی، تقابل حضور و غیاب
پروژه عملی : تهران: درون و بیرون، الهام آقاباباگلی؛ استاد راهنمای عملی: مهران مهاجر
پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران،تیرماه 1392
گزارش پروژه عملي
مرز مبهم بین درون و بیرون، فضای خصوصی و عمومی در شهر برایم جذاب بود. آنجا که من به عنوان یک فرد از فضای اطرافم جدا میشوم، کجاست؟ جایی که فضای خصوصی تمام میشود و فضای عمومی آغاز میشود دقیقاً کجاست؟ مرزهای این فضاها قطعی نیستند و نمیتوان بین آنها مرز مشخصی کشید. زندگی در شهر تهران هم همین مرزهای متغیر را دارد. در این مجموعه سعی داشتم ابهام این مرزها را نشان دهم. اینکه من به عنوان یک فرد از فضای اطرافم کاملاً جدا نیستم و اینکه فضای خصوصی و عمومی را نمیتوان با یک مرز قاطع از هم جدا کرد.
شیوهی انجام کار: عکسهای این مجموعه را در خانههای شهر تهران گرفتهام. در شب دوربین را روبهروی پنجره قرار دادهام. پنجره در شب، هم قسمتی از فضای خارج از خانه را نشان میدهد و هم انعکاس فضای داخل خانه را. من در همهی عکسها حضور دارم. در حالتهای مختلف؛ ایستاده، نشسته، خوابیده. اندازهی عکسها به اندازهی پنجرهها وابسته است. کادر عکس، کادر پنجره است. پنجره در این عکسها علاوه براینکه بیرون را نشان میدهد، آینهای است که درون خانه را هم نشان میدهد. عکسها با اندازههای مختلف روی یک دیوار قرار میگیرند و به شکل پنجرههای یک آپارتمان دیده میشوند.