مجموعه عکس «حتی پرندگان هم از پرواز می‌ترسیدند» از اَل برایدِن

من همیشه عاشق صدای کلاغ‌ها بودم. گفته شده است که آن‌ها حتی ممکن است زبان خود را داشته باشند. هر تابستان، زمانی که یک پسر کوچک بودم، کلاغ‌ها روی درختی در باغ همسایه لانه می‌کردند. در رختخواب دراز می‌کشیدم و به صحبت‌های آن‌ها گوش می‌دادم و سعی می‌کردم تصور کنم چه می‌گویند. اصلاً چرا سروصدا می‌کنند؟ صدای کلاغ‌ها برای من به طرز باورنکردنی آرامش‌بخش است.
فکر می‌کنم در وهله‌ی نخست، با وجود همه‌ی آثار تولید شده، دلایل بسیار پیچیده‌ای برای ساختن آن وجود دارد، چه بدانیم چه ندانیم. گاهی اوقات به نظر می‌رسد که تولید کار دشوارتر از این است که بفهمید چرا آن را تولید می‌کنید، و دلایل ثابتی ندارند. آن‌ها با تصاویر فیزیکی در نقاط مختلف ارتباط برقرار می‌کنند. ایده‌ها شروع می‌شوند، تکامل می‌یابند، فروکش می‌کنند و در جریان هستند.
دلیل اصلی شروع ساخت این پروژه تا حدی تحت‌تأثیر بی‌خوابی من بود. خط جداکننده‌ای که در برخی از عکس‌های تاشده قابل رؤیت است در اصل نشان‌دهنده‌ی طنابِ میان خواب و بیداری و پیاده‌روی شبانه‌ی من در امتداد آن طناب باریک بود اما در همان زمان، ما همچنان از برِگزیت در حال فروپاشی بودیم، بنابراین این خط نشان دهنده‌ی تقسیم ساختارهای اجتماعی ما بود. می‌خواستم سردرگمی و نگرانی‌ای را که احساس می‌کردم نشان دهم. برخی از روابطم تقریباً در همان زمان به پایان رسیدند و من متوجه شدم که این خط نیز نمایانگر شکاف ملال‌آور معاشرتِ قطع‌شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *